Web Analytics Made Easy - Statcounter

یکی از مسائل اساسی ایران عصر قاجار، حضور قدرت‌های استعمارگر بود که با نفوذ و مداخله در امور داخلی کشور، مسبب بحران‌های بی‌شماری شده بود.

در آن دوران، قدرت‌های استعماری برای دستیابی به اهداف و منافع خود، قراردادهای یک‌طرفه‌ای را با کشورهای مستعمره و ضعیف منعقد می‌کردند که یکی از نمونه‌های مهم آن در ارتباط با ایران، قرارداد ۱۹۱۹ انگلیس با حکومت قاجار در زمان نخست‌وزیری وثوق‌الدوله بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از همان آغاز امضای قرارداد، آیت‌الله سیدحسن مدرس با هوشمندی خطرهای تصویب قرارداد ۱۹۱۹ را تشخیص داد و درصد برآمد مردم را از آن خطرها از جمله زیر سؤال رفتن استقلال ایران آگاه سازد. او با درایت خاصی مخالفان قرارداد را سازمان‌دهی کرد و در عمل، رهبری مبارزه‌ با آن معاهده را برعهده گرفت و همراه سایر میهن‌دوستان، مانع اجرای عملی آن در کشور شد.

در واقع مخالفت آیت‌الله مدرس با این قرارداد، که درعمل ایران را تحت‌الحمایه انگلیس می‌کرد، یکی از بخش‌های مهم زندگی ایشان است. در این نوشتار قصد داریم با بهره‌گیری از منابع و مآخذ موجود، ضمن بررسی مختصر اندیشه سیاسی این عالم مجاهد و زمان‌آگاه در حوزه سیاست خارجی، ماهیت قرارداد ۱۹۱۹ و دلایل و چگونگی مخالفت ایشان با این قرارداد را شرح دهیم.
 
۱. اندیشه سیاسی مدرس در حوزه سیاست خارجی: تز موازنه عدمی

یکی از اصول اساسی اداره مملکت، وجود اصول و قوانین و اجرای آنها در سیاست خارجی است. در دوره زندگی آیت‌الله مدرس، ایران از نظر سیاست خارجی و داخلی، تحت هژمونی دو قدرت استعماری روسیه و انگلیس و نیز نیروهای خودفروخته داخلی بود. در چنین فضایی بود که آیت‌الله مدرس تز «موازنه عدمی» را بیان کرد. به اعتقاد سید، دستیابی به خودکفایی سیاسی و استقلال فرهنگی و اقتصادی کشور جز در سایه اعمال سیاست توازن عدمی و جلوگیری از نفوذ قدرت‌های استعماری شرق و غرب در ایران ممکن نیست. ایشان بارها تصریح و توصیه نمود که رعایت توازن عدمی در برابر همه دولت‌ها، و نه توازن وجودی و مثبت، ضروری است. به نظر او باید از تمایل به هر سیاست خارجی وابسته‌ای، چه رنگ شمال داشته باشد و چه جنوب و چه شرق و چه غرب، بپرهیزیم. او این اصل را چنین معنا می‌کرد: «من از هر دولتی که بخواهد دخالت در امور ما بکند می‌ترسم و باید توازن عدمی را نسبت به همه مراعات کرد؛ نه توازن وجودی؛ یعنی شما برای خودتان، ما هم برای خودمان».[۱]
 
با عنایت به مطلب فوق، اصل و پایه دیدگاه‌های سید در سیاست خارجی، اصل موازنه عدمی است؛ چرا که در تفکر توحیدی سید، به مثابه یک مجتهد، اصل عدم حاکمیت بیگانگان بر مسلمانان که برگرفته از آیه نفی سبیل است، اصلی مهم و بنیانی به‌شمار می‌آید.[۲] البته نباید به‌اشتباه تصور شود که آیت‌الله مدرس مخالف رابطه داشتن با دولت‌های خارجی بود؛ زیرا وی در بحث از روابط خارجی اعلام می‌کرد که با حفظ و رعایت اصل موازنه عدمی، با همه دنیا دوستیم؛ چرا که به قول ایشان، «منشأ سیاست ما دیانت ماست؛ ما با تمام دنیا دوستیم مادامی که معترض ما نشده‌اند».[۳] بدین ترتیب آیت‌الله مدرس اعتقاد داشت سیاست خارجی قابل احترام برای کشور منطبق بر منافع ملی است و نباید به صورت یک‌طرفه فقط منافع استعمار را تأمین کند.
 

شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس
 
اصل موازنه عدمی آیت‌الله مدرس در ادامه تاریخ سیاست خارجی ایران، سرچشمه تحولات عمیقی شد. این اصل بعدها به صورت موازنه منفی و «نه شرقی و نه غربی» مطرح گردید، پایه‌ها و ریشه‌های چپاول استعمارگران را سست و اصول سیاست خارجی مسئولانه‌ای را برای ایران ترسیم کرد.
 
۲. قرارداد ۱۹۱۹

از بُعد جغرافیایی، کشور ایران به سبب مجاورت و همسایگی با روس‌ها، برای انگلستان در زمینه مقابله با شوروی جایگاه کلیدی داشت. کنترل انگلیسی‌ها بر ایران می‌توانست آن را به بخشی از یک کمربند ایمنی به دور بلشویک‌ها تبدیل سازد. با این هدف، انگلستان هنگام تعطیلی مجلس شورای ملی به سبب جنگ جهانی اول و هجوم بیگانگان، و در زمان نخست‌وزیری وثوق‌الدوله، که خود نیز با حمایت انگلیس به این مقام منصوب شده بود، قرارداد ۱۹۱۹م را به ایران تحمیل کرد. در واقع در بازه تعطیلی مجلس شورای ملی، دولت انگلیس قصد داشت کمال استفاده را بکند و قدم‌هایی به منظور تحکیم کنترل خود بر ایران بردارد.
 
بدین ترتیب دولت انگلستان و به‌ویژه شخص وزیر وقت آن کشور آقای کرزن، امیدوار بود با امضای معاهده‌ای که ایران را به صورت کشوری تحت‌الحمایه انگلیس درمی‌آورد، کنترل انگلستان بر ایران را صورتی رسمی و قانونی بخشد. به همین منظور دولت انگلستان برای معاهده یادشده رشوه‌های کلانی به مقامات ایرانی پرداخت کرد.[۴]

 رشوه یا کمیسیون؟

دراین‌باره یحیی دولت‌آبادی نوشته است: «میرزا حسن‌خان وثوق‌الدوله برای موفق شدن به گرفتن چند میلیون لیره به عنوان قرض و استحکام مقام ریاست خویش حاضر شده است در حال دائر نبودن مجلس شورای ملی، برخلاف قانون اساسی، قراردادی با انگلستان ببندد که در حکم تسلیم کردن مملکت به بیگانگان بوده باشد...».[۵] مهدی قلی‌خان هدایت (مخبرالسلطنه) نیز در کتاب «گزارش ایران» درباره این قرارداد چنین گفته است: «لُب این قرارداد با قدری نُقل برنجی، دادن اختیار مالیه و نظام و طُرُق است به دولت انگلیس و ایجاد مصر دیگر».[۶]
 

میرزا حسن وثوق‌الدوله
شماره آرشیو: ۱-۱۰۵۲-۱۷۲ع
 
درهرصورت، مذاکرات مربوط به قرارداد نُه ماه طول کشید و در تاریخ ۹ اوت ۱۹۱۹م در تهران به امضا رسید و در تاریخ سیاست خارجی، به معاهده وثوق‌الدوله ـ کاکس یا همان قرارداد ۱۹۱۹ مشهور شد.[۷]
 

سرپرسی ساکس و امیرعبدالعزیز آل سعود
در کویت (سال ۱۹۱۶م)

شماره آرشیو: ۷۰۷۴-۱ع
 
۳. نگاه و رویکرد آیت‌الله مدرس به قرارداد ۱۹۱۹

وثوق‌الدوله به دلیل امضای قرارداد ۱۹۱۹ با دولت انگلستان، خشم و نفرت شخصیت‌های مذهبی و ملی را برانگیخت. بزرگ‌ترین نماینده مخالفان این قرارداد در کشور، آیت‌الله سیدحسن مدرس بود. دلیل اصلی مخالف او با این قرارداد به دیدگاه ایشان درباره روابط خارجی ایران با بیگانگان ــ که در بخش اندیشه سیاست خارجی آیت‌الله مدرس بیان شد ــ بازمی‌گشت؛ درواقع او با هر نوع موازنه وجودی و وابستگی، از طرف هر شخصی که اظهار می‌شد مخالفت می‌کرد و ازآنجاکه قرارداد ۱۹۱۹ میرزا حسن وثوق‌الدوله، یکی از قراردادهایی بود که ایران را وابسته انگلیس می‌کرد و به نوعی تمامیّت ارضی و استقلال آن را زیر سؤال می‌برد، آیت‌الله مدرس به مخالفت با آن برخاست.

شهید مدرس خود در بیان دلایل مخالف خویش با این قرارداد گفته است: «آقایان... آن چیزی که می‌فهمم بد است آن ماده‌ایش است که می‌گوید ما استقلال ایران را به رسمیت می‌شناسیم. این مثل این است که یکی به من بگوید من سیادت تو را می‌شناسم... لیکن اگر کسی خوب وارسی می‌کرد و روح آن قرارداد را می‌فهمید و چیز استنباط می‌کرد و او این بود که ایران تمامش مال ایرانی است، مالش، حالش، حیثیتش، چه‌اش و همه چیزش، متعلق به ایرانی است. فقط این قرارداد در دو چیزش دیگری را شرکت می‌داد: یکی پولش و یکی قوه‌اش؛ این روح قرارداد بود... من مخالف بودم، من مخالفت کردم».[۸]
 
ایشان در جای دیگر بیان کرده است: «قرارداد منحوسی بود؛ یک سیاست مضر به دیانت اسلام، مضر به سیاست بی‌طرفی ما بود. کابینه وثوق‌الدوله خواست ایران را رنگ بدهد، اظهار تمایل به دولت انگلیس کرد؛ بر ضد او ملت ایران قیام نمود. حال هم هر کسی تمایلی به سیاستی نماید ما ملت ایران با او موافقت نخواهیم نمود، چه رنگ شمال، چه رنگ جنوب و چه رنگ آخر دنیا».[۹]
 
همان‌طور که مشخص است و مورخان دیگر نیز گفته‌اند آیت‌الله مدرس نخستین فردی بود که عمق واقعی خطرهای قرارداد ۱۹۱۹ را تشخیص داد و دست روی دست نگذاشت و با هوشمندی و زیرکی خاص به سازمان‌دهی و ترغیب افراد برای مخالفت با قرارداد دست زد. ایشان به دلیل آنکه وسایل چاپ اعلامیه، بیانیه و شب‌نامه در تهران فراهم نبود و دولت به‌شدت جلوی انتقال این وسایل را می‌گرفت، مطالب خود و اعلامیه‌ها و بیانیه‌ها را با کمک افراد مطمئن به اصفهان می‌فرستاد و در آنجا محرمانه به چاپ می‌رساند و در تهران و سایر شهرستان‌ها منتشر می‌کرد. شهید مدرس در ادامه حتی بر مخالفت خویش شدت بیشتری بخشید و با ائمه جمعه و سایر مقامات روحانی ملاقات کرد و برای منسوخ کردن این قرارداد هرچه در توان داشت انجام داد.[۱۰]
 

شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس در حال خواندن
عریضه‌های مردم در منزل شخصی

 
فرجام

همان‌گونه که مشخص است مخالفت آیت‌الله مدرس با قرارداد ۱۹۱۹ و مقاومت وی در برابر موافقان آن، تماما براساس سیاستی انجام می‌شد که هدف آن مبارزه با نفوذ بیگانگان در ایران بود. این مبارزه سرانجام باعث شد وثوق‌الدوله از کار برکنار شود و انگلستان برای استمرار این قرارداد، به کودتای ۱۲۹۹ دست زند تا به گونه‌ای دیگر مقصود خود را پیش برد.

پایان پیام/ت
  
*پی‌نوشت‌ها:
 
[۱] . موسی نجفی، تأملات سیاسی در تاریخ تفکر اسلامی، ج ۲، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۵، ص ۲۷۰.
[۲] . رضا عیسی‌نیا، اندیشه سیاسی شهید مدرس، موسسه بوستان کتاب، ۱۳۸۶، ص ۶۸.
[۳] . حسین مکی، مدرس قهرمان آزادی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۸۵، ص ۲۰۹.
[۴] . نیکی کدی، ریشه‌های انقلاب ایران، ترجمه عبدالرحیم گواهی، ج ۲، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۵، صص ۱۴۸-۱۵۰.
[۵] . یحیی دولت‌آبادی، حیات یحیی، تهران، ابن سینا، ۱۳۳۱، ص ۱۲۳.
[۶] . مهدیقلی‌خان هدایت (مخبرالسلطنه)، گزارش ایران، به اهتمام محمدعلی صوتی، تهران، نقره، ۱۳۶۳، ص ۳۳۶.
[۷] . علی‌اصغر شمیم، ایران در دوره‌ی سلطنت قاجار، علمی، چ سوم، ۱۳۷۱، صص ۵۸۴-۵۸۵.
[۸] . محمد ترکمان، مدرس در پنج دوره تقنینیه مجلس شورای ملی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۷، ص ۱۰۱.
[۹] . علی مدرسی، مرد روزگاران، ج ۱، بی‌نا، ۱۳۷۴، ص ۴۰۵.
[۱۰] . قاسم فتاحی، مجموعه مقالات همایش بزرگداشت شهید مدرس، انتشارات دانشگاه آزاد واحد اردستان، ۱۳۸۴، ص ۲۰۵.

منبع: خبرگزاری فارس

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: آیت الله مدرس ره آیت الله سیدحسن مدرس مجلس شورای ملی آیت الله مدرس قرارداد ۱۹۱۹ سیاست خارجی وثوق الدوله شهید مدرس چه رنگ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۸۳۳۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ناقوس جنگ را چه کسی به صدا درآورد؟/ زیباکلام: ما باعث حمله‌ی صدام به ایران شدیم/ حبیب احمدزاده: این ساده‌لوحی است صدام کینه‌ی قرارداد الجزایر را داشت

فهیمه نظری: یکی از بحث‌های جنجال‌برانگیز که در سال‌های اخیر در جامعه‌ی روشنفکر ایرانی شکل گرفته است بحث آغاز جنگ ایران و عراق است. روایت رسمی می‌گوید ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ عراق با حمله‌ی هوایی به چند فرودگاه ایران جنگ ۸ ساله را کلید زد؛ اما حالا با گذشت دهه‌ها گاه این بحث مطرح می‌شود که تحریکات ایران موجب حمله‌ی عراق به ایران شد. مرحوم ابراهیم یزدی وزیر خارجه‌ی دولت موقت در اواخر عمر خویش در گفت‌وگو با حسین دهباشی در برنامه‌ی «خشت‌خام» که در آپارت منتشر شد گفته است که بر خلاف نشست موفقیت‌آمیز او با صدام برای جلوگیری از تنش‌های احتمالی میان دو کشور در حاشیه‌ی کنفرانس‌ غیرمتعهدها در هاوانا، اما تحریکات تلویزیون ایران موجب حمله‌ی ایران به عراق شد. یزدی همچنین به اعتراض مرحوم سید محمود دعایی سفیر وقت ایران در عراق اشاره می‌کند که در شورای انقلاب گفته بود: [نقل مستقیم از ابراهیم یزدی]: «آقا اگر می‌خواهید با عراق بجنگید من استعفا بدهم برگردم ولی اگر می‌خواهید نجنگید و مماشات کنید این روشش نیست.» و امام خمینی در پاسخ به او گفته بود که «نخیر نمی‌توانی نروی [به عراق] باید بروی»

خود مرحوم دعایی که مدتی پیش از آغاز جنگ به خاطر کمرنگ شدن ارتباطات میان ایران و عراق به کشور برگشته بود، در مهرماه ۱۳۹۵ در نشستی با عنوان «ناگفته‌های جنگ» در این باره گفته است: «وزیر امور خارجه عراق از سوی صدام به من پیغام داد که به امام بگویم برای حل مسائل فی‌مابین نماینده‌ای را به عراق بفرستد، امام نیز در پاسخ به این پیغام، هرگونه مذاکراتی را به تشکیل مجلس شورای ملی و انتخابات ریاست‌جمهوری موکول کرد تا نمایندگان ملت برای مذاکره به عراق بروند و در این فرصت نیز از عراق خواست که حسن‌نیت خویش را ثابت کند و علیه ایران تبلیغ نکند.» (تاریخ ایرانی)

صادق زیباکلام: عراق دشمن ما نبود؛ ما تحریکش کردیم

در ادامه‌ی مجادله بر سر این‌که کدام طرف موجب آغاز جنگ شد، چند روز قبل کانال تلگرامی اینستای انقلابی ویدیویی از صادق زیباکلام منتشر کرد که در آن تحریکات ایران را موجب حمله‌ی عراق به ایران دانسته، زیباکلام در آن ویدیو گفته است:

«عراق دشمن ما نبود، صدام حسین به هیچ وجه دشمن ما نبود. این ما بودیم که عراق را دشمن خودمان کردیم. هرکس رفت پیش امام بعد از انقلاب، عشایر عرب رفتند، شیعیان رفتند، عده‌ای از اهالی بصره رفتند. امام گفتند این صدام این جرثومه‌ی فساد را چرا ساقط نمی‌کنید چرا شما انقلاب اسلامی نمی‌کنید مثل مردم ایران این فاسد را سرنگون کنید. خدا رحمت کند مرحوم دعایی اولین سفیر ایران بود در عراق بعد از انقلاب، آقای دعایی سراسیمه تابستان ۵۹ آمد ایران، دو سه ماه قبل از این‌که عراق به ما حمله کند رفت شورای انقلاب، رفت خدمت امام رفت این را دید رفت آن را دید گفت آقا جان صدام پیغام داده گفته آخه شما چی می‌خواهید از جان من؟! آخه چرا این آقای خمینی مرتب به ما حمله می‌کند و مرتب می‌گوید این مردم عراق باید من را سرنگون کنند. من این ۱۴ سالی که شما این‌جا بودید من به جز احترام به شما مگر کار دیگری کردم؟! و صدام واقعا دیگر عصبانی شده – این‌ها را آقای دعایی می‌گوید – و اولتیماتوم داده گفته اگر واقعا شما این سیاست خصمانه علیه من را نگذارید کنار... امام به ایشان گفتند که نه تکلیف دارید شما برگرد برو و اصلا انگار نه انگار... دو سه ماه بعد صدام به ما حمله کرد؛ بنابراین ما بودیم که باعث حمله‌ی صدام به ایران شدیم.»

حبیب احمدزاده: صدام عقده‌ی جمال عبدالناصر شدن داشت

پیش‌تر اما در مرداد ۱۴۰۲ حبیب احمدزاده، مستندساز و نویسنده در برنامه‌ی گفت‌وگومحور «مثبت نگاتیو» در نگاهی کاملا متفاوت و با استناد به گفته‌های صلاح عمر العلی نماینده‌ی وقت ایران در سازمان ملل درباره‌ی ملاقات صدام با ابراهیم یزدی در هاوانا، مسبب و شروع جنگ ایران و عراق را صدام دانسته است. متن گفته‌های احمدزاده در آن برنامه که ویدیوی آن در پی اظهارات زیباکلام این روزها در فضای مجازی وایرال شده به شرح زیر است:

حبیب احمدزاده: هرکس که می‌خواهد بگوید می‌شد از جنگ جلوگیری کرد باید چند نکته را بداند: اولین چیزی که ما باید درباره‌ی جنگ ایران و عراق بدانیم این است که ۱- یک نفر به نام صدام سال‌ها عقده‌ی عین جمال عبدالناصر شدن را در میان مردم عراق داشت. ۲- این آدم یک قراردادی به نام ۱۹۷۵ الجزایر را با شاه امضا کرده بود که ناچارا بود. اگر خاطرات سانسورنشده‌ی علم را بخوانیم می‌بینیم که خود شاه می‌گوید صدام آمد به من گفت ما وقتی با شما صلح کردیم که ۵ بمب بیش‌تر در کردستان عراق نداشتیم و شما بهترین جوانان عراق را به کشتن دادید. صدام این کینه را داشت و مشکلش هم این بود که خودش به عنوان معاون رئیس‌جمهور این قرارداد را امضا کرده بود نه حسن البکر. امضای او [صدام] پایش بود. حالا می‌گویند ۱۳ روز پس از پیروزی انقلاب در شورای عالی انقلاب عراق صدام به عنوان معاون رئیس‌جمهور (هنوز آن موقع رئیس‌جمهور نشده بود) سخنرانی می‌کند و می‌گوید: «بهترین فرصت تاریخی برای بازپس‌گیری شط‌العرب و سرزمین‌های عربی از ایران فرا رسیده است.» ۱۳ روز بعد از ۲۲ بهمن ۵۷ [این حرف را می‌زند].

این آدم... وقتی که رئیس‌جمهور عراق می‌شود و آن کشتار دسته‌جمعی و تصفیه‌اش را در عراق صورت می‌دهد، بعد کنفرانس غیرمتعهدها در هاوانا است. از آن طرف هم ابراهیم یزدی می‌آید به عنوان وزیر خارجه‌ی ایران درخواست جلسه با صدام می‌دهد. یک ماجرایی رخ می‌داهد که بعدها ابراهیم یزدی می‌گوید من با ایشان [صدام] به توافق رسیدم ولی تبلیغات ایران باعث شد که جنگ شود و...

من جواب می‌توانم به این بحث بدهم که چقدر یک سیاستمدار می‌تواند فقط با یک قطعه پازل یک تابلو برای خود درست کند و خودش را قهرمان جلوه دهد. یکی از صحبت‌های دیگر ایشان این است که آقای دعایی گفته است که من رفتم و... من خودم آقای دعایی را شخصا دیدم و از ایشان شخصا سوال کردم که آیا چنین چیزی رخ داده که شما رفته‌اید گفته‌اید که این‌ها [عراقی‌ها] گفته‌اند بیایید صلح کنیم و امام گفته‌اند [نه] گفت: اصلا دروغ محض است.

بحث آقای دعایی را کنار بگذاریم. اولا این نشان‌دهنده‌ی این است که ایشان [ابراهیم یزدی] دقیق صحبت نمی‌کنند؛ ولیکن در آن جلسه‌ای که ایشان با صدام داشته و صحبت‌هایی که می‌کند دو نکته رخ می‌دهد:

من احساس می‌کنم که اول صحبت‌های آقای ابراهیم یزدی را با هم ببینیم: [پخش گفت‌وگوی ابراهیم یزدی با حسین دهباشی در خشت خام در خلال برنامه]

قسمتی از مستند خشت خام (گفت‌وگوی حسین دهباشی با مرحوم ابراهیم یزدی)

ابراهیم یزدی: از همان اسفندماه [۱۳۵۷] ما معتقد بودیم که (من بارها این را گفته و نوشته‌ام) حمله‌ی عراق به ایران قابل پیش‌بینی و پیش‌گیری بود. سیاست ما در دولت موقت پیش‌گیری از حمله بود؛ اما متاسفانه بعضی‌ها تحریک می‌کردند و کار را به آن‌جایی بردند که عراق حمله کرد.

دهباشی: در کنار این سیاست پیش‌گیرانه و تنش‌زدایی آیا هشدارهایی هم به توان دفاعی کشور داده می‌شد، آن آن موقع هنوز بلبشو بود و ساختاری نداشت؟

یزدی: هشدار می‌دادیم ولی آن‌قدر نظمی وجود نداشت که [هشدارهای‌مان] به جایی برسد. ما از یک کانال‌ها یا ابزارهای دیگری برای پیش‌گیری استفاده می‌کردیم مثلا در کنفرانس غیرمتعهدها در کوبا من رهبران عرب را جمع کردم...

دهباشی: با صدام هم دیدار کردید؟

یزدی: بله با صدام هم دیدار داشتم؛ مذاکره‌ی مفصلی هم داشتیم. خوب طبیعی بود که ما با صدام مذاکره کنیم برای این‌که بالاخره ما با او اختلاف داشتیم، با گروه دیگری که نبود [بنابراین] باید با او می‌نشستیم و صحبت می‌کردیم.

دهباشی: حضرتعالی در چه پوزیشینی بودید در آن زمان؟

یزدی: وزیر امور خارجه‌ی ایران

دهباشی: و صدام؟

یزدی: معاون نخست‌وزیر... نشستیم با هم صحبت کردیم. خوب صدام حرف‌هایی می‌زد که برای ما قابل قبول نبود (من مشروح مذاکراتی را که با صدام داشتم چاپ کرده‌ام) مثل این‌که او می‌گفت سه جزیره‌ی خلیج‌فارس [دو تنب و ابوموسی] ایران حق ندارد ال و بل کند و... من گفتم: به تو چه مربوط است! مدعی آن سه جزیره که عراق نیست. اگر ادعایی باشد با دولت امارات است نه تو. می‌گفت: نه مگر منشور حزب بعث را نخوانده‌ای؟! [در آن‌جا می‌گوید] هر مسئله‌ی عربی مسئله‌ی ماست. گفتم: تو [که] این حرف را می‌زنی مرتکب یک خطای استراتژیک می‌شوی. وقتی می‌گویی هر مسئله‌ی عربی مسئله‌ی ماست، آقای خمینی هم می‌گویند هر مسئله‌ی اسلامی مسئله‌ی ماست. حالا اگر می‌خواهی کشته بگیری، بسم‌الله! بفرمایید! ولی از حالا به تو می‌گویم که شکست می‌خوری، زمین می‌خوری چون مسائل اسلامی فراگیرتر از مسائل ملی عربی‌ است. ولی صدام دنبال این حرف‌ها نبود. صدام دنبال این بود که موقعیت خودش را تثبیت کند.

دهباشی: با حمله‌ به ایران؟

یزدی: بله. او خود را نماینده‌ی همه‌ی اعراب می‌دانست. گفتم وقتی راجع به سه جزیر صحبت می‌کرد به او گفتم به شما چه مربوط است؟! شما که مدعی مالکیت آن‌جا نیستید. گفت: نه مگر نمی‌دانیم ما بعث هستیم و هر مسئله‌ی عربی مسئله‌ی ماست.

دهباشی: تهدید نظامی هم کرد؟

یزدی: تهدید نظامی را یادم نیست که کرده باشد ولی نیروهایش را به مرز ایران آورده بود.

دهباشی: شاهد مثالی هم می‌آورد که شما دارید ما را تحریک می‌کنید؟

یزدی: زیاد. و واقعا هم تحریک می‌کردیم.

دهباشی: نمونه‌هایی از آن را به خاطر دارید؟

یزدی: برنامه‌های تلویزیون ایران سرتاپا تحریک عراق بود.

دهباشی: برنامه‌های بخش فارسی؟

یزدی: بله. به طوری که آقای دعایی که سفیر ما در آن‌جا [عراق] بود آمد در شورای انقلاب گفت آقا اگر می‌خواهید با عراق بجنگید من استعفا بدهم برگردم ولی اگر می‌خواهید نجنگید و مماشات کنید این روشش نیست.

دهباشی: تلویزیون آن موقع مدیریتش با آقای قطب‌زاده بود، درست است؟

یزدی: بله.

دهباشی: یعنی نگاه ایشان [قطب‌زاده] قالب بود؟ چون ایران آن موقع آن‌قدر مسئله داشت که...

یزدی: نگاه قطب‌زاده تنها نبود، نگاه آقای خمینی هم این بود.

دهباشی: که برویم به سمت درگیری؟

یزدی: نه، که تحریک کنه، حمله کند، این کارها را بکنند، به طوری که وقتی دعایی در آن جلسه گفت که آقا اگر شما می‌خواهید با صدام بجنگید چون این کارهایی که می‌کنید یعنی جنگ، اگر می‌خواهید بجنگید من دیگر نمی‌روم عراق. بلند شد که برود [جلسه را ترک کند]. آقای خمینی گفت که نخیر نمی‌توانی نروی [به عراق] باید بروی. مجبورش کرد. گفت آقا من که نمی‌خواهم بروم آن‌جا بجنگم که! این کارهایی که شما می‌کنید جنگ است!

ادامه‌ی گفت‌وگوی حبیب‌ احمدزاده در مثبت نگاتیو

احمدزاده: عراق یک نماینده‌ای در سازمان ملل داشت به نام صلاح عمر العی این آدم خودش می‌آید بعدها با شبکه‌ی الجزیره یک مصاحبه‌ای انجام می‌دهد، او کسی است که هر کاری می‌کرده که وزیر خارجه‌ی عراق که اتفاقا شیعه بوده است ابراهیم یزدی را ببرد پیش صدام که جلسه داشته باشند، او قبول نمی‌کند. و خود او وزیر خارجه را دور می‌زند و می‌رود با صدام ملاقات می‌کند و از صدام می‌خواهد که با ابراهیم یزدی ملاقات کند.

ساده‌لوحی وزیر امور خارجه‌ را ما ببینیم که چگونه توسط صدام دور می‌خورد؛ یک آدمی که از قبل برنامه‌ریزی کرده است، از روز پیروزی انقلاب، تا انتقام قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و تحقیرش را توسط شاه بگیرد. و این‌که این جلسات سیاسیون را دولت موقت به عنوان یک دستاورد برای خودش مطرح می‌کند، تا روزهای آخر عمر که بله ما می‌توانستیم جلوی جنگ را بگیریم، صدام با ما موافقت کرده بود.

ببینید صلاح عمر العلی این قضیه را چگونه توضیح می‌دهد؛ این فیلمی است که از شبکه‌ی الجزیره پخش شده است نه روزنامه‌ی کیهان، نمازجمعه‌ی تهران یا تلویزیون ایران. ببینید خود این‌ها می‌گویند صدام بعد از جلسه به این‌ها چه گفته است:

پخش مصاحبه‌ی صلاح عمرالعلی در مصاحبه با الجزیره [در خلال برنامه‌ی مثبت نگاتیو]

صلاح عمر العلی (نماینده‌ی وقت عراق در سازمان ملل): او به من گفت: دکتر ابراهیم یزدی وزیر خارجه‌ی وقت ایران تمایل دارد با صدام دیدار کند. بر اساس سلسله‌مراتب اداری، با وزیر خارجه‌ی آن زمان دکتر سعدون حمادی تماس گرفتم و از تمایل دکتر ابراهیم یزدی برای دیدار با صدام حسین گفتم و او هم امتناع کرد از این‌که در این خصوص با صدام حسین صحبت کند. من به او اصرار کردم و البته او هم انکار کرد و نپذیرفت، و هنوز هم نمی‌دانم چرا قبول نکرد... او یک انسان دانشگاهی، نویسنده، روشنفکر و سال‌های زیادی وزیر خارجه بود و نمی‌دانم چرا قبول نکرد با این‌که از هر هراسی سعی کردم او را متوجه کنم که این یک کار بسیار مهمی است برای حل اشکالات ایجادشده بین ما و ایران، ما می‌توانیم این مشکل را حل کنیم. خودم رفتم پیش صدام حسین و موضوع را به او گفتم. پس از تردید و فکر کردن پذیرفت البته قبلش از من پرسید نظر تو چیست؟ به او گفتم این فرصت بسیار مهمی است. این پیشنهاد از طرف ایرانی‌ها آمده... ما دو کشور همسایه هستیم و بی‌نیاز از این‌که بین ایران و عراق مشکلی ایجاد شود. ایران هم مشکلاتی دارد اما نباید مشکلاتی بین ما باشد. گفت فردا بعد از اجلاس عدم تعهد در خانه‌ای که سکونت دارم بگو که با وزیر خارجه‌ی ایران دیدار خواهم کرد. بعد دکتر یزدی آمد، از او استقبال کردم و صدام هم از او استقبال کرد. ما سه نفر: صدام حسین، ابراهیم یزدی و من در یک جلسه‌ی سه‌نفره نشستیم. گفت‌وگو در مورد مشکلات دو کشور شروع شد. گفت‌وگو در فضایی کاملا مثبت بین دو طرف انجام شد. برای او بسیار اهمیت داشت که مشکل دو کشور را بتواند حل کند

مجری: که جلوگیری کند از جنگ؟

صلاح عمر العلی: بله. من همین برداشت را کردم که به هر صوت می‌خواست از جنگ بین دو کشور جلوگیری کند.

مجری: بالاخره به عنوان شاهدی در این روزگار بگو.

صلاح عمر العلی: این برداشت را که کردم که می‌خواهد این مشکل را حل کند. بیش‌ترین تلاش را دکتر ابراهیم یزدی انجام داد که مشکل دو کشور حل شود. صدام هم به همین شکل و بسیار مثبت و دیپلماتیک در گفت‌وگو مشارکت می‌کرد. قبل از پایان جلسه به توافق رسیدند که گروه‌هایی را مشخص کنند. از طرف ابراهیم یزدی مطرح شد که اگر تمایل داشتید برای گفت‌وگوی دوجانبه یک گروهی برای گفت‌وگو بفرستید که بیایند، حالا چه این‌ها عالی‌رتبه باشند، چه کارشناسی یا به هر شکل و وسیله‌ای که می‌خواهید ما گروهی را بفرستیم؛ به صورت آشکار یا سری و محرمانه. در هر صورت ما آماده‌ایم تا جلوی اختلاف بین دو کشور گرفته شود. صدام هم بسیار مثبت در این گفت‌وگو شرکت می‌کرد. من ابراهیم یزدی را تا در بدرقه کردم. او خیلی از من ممنون شده بود. مرا بوسید و با من به گرمی خداحافظی کرد و رفت.

برگشتم به سمت صدام و او منتظر من بود. مرا به بیرون آن تالار که یک باغچه و استخر در آن‌جا بود برد. به همراهانش گفت که دو صندلی برای ما در کنار استخر بگذارند. من و صدام روی صندلی‌ها نشستیم و چند ثانیه‌ای گذشت. هر دو ساکت بودیم و من داشتم به آبی که کنار ما بود نگاه می‌کردم. او هم فکر می‌کرد. به من نگاه کرد و گفت: به چی فکر می‌کنی صلاح؟ گفتم: والله من در حقیقت در حس آن دیدار هستم و خیلی خوشحالم و خوش‌بین شدم. به خصوص که الان این موضوع دیگر در دستان تو قرار گرفته و در دست کارمند، وزیر و شخص دیگری نیست و بلکه الان حل این مشکل در دستان توست. من دیدم که این گفت‌وگو بین شما انجام شده که بسیار خوب بود و خوش‌بینم. من به شکلی صحبت می‌کردم که حس مثبتی که حاکم بود را بتوانم در صدام تقویت کنم. من به عنوان یک عراقی خوشحال بودم. احساس کردم برای کشور خودم و کشور همسایه کار مثبتی انجام می‌دهم. در همین چارچوب با صدام صحبت کردم و او هیچ چیز در این خصوص به من نگفت. و بعد از چند ثانیه به من نگاه کرد و گفت: صلاح چند سال است در زمینه‌ی دیپلماسی کار می‌کنی؟ گفتم حدود ۱۰ سال. من را غافلگیر کرد و گفت می‌دانی این دیپلماسی چقدر تو را خراب کرده؟! به من گفت: «چه حل مشکلی بین ما و ایران صلاح؟ این فرصتی است که شاید در طول هر قرن بیش‌تر از یک بار اتفاق نیفتد. این‌ها اهواز را از ما گرفتند. شط‌العرب را از ما گرفتند، ما را تهدید کردند. می‌خواهند انقلاب‌شان را برای ما صادر کنند و فرصت ما الان که دچار از هم گسیختگی هستند، دچار تفرقه هستند و بین‌شان درگیری است، این یک فرصت تاریخی است که تمامی حقوق‌مان را از آن‌ها پس بگیریم و این امر را به تو می‌گویم و خودت را آماده کن به عنوان نماینده‌ی عراق در سازمان ملل که یک ضربتی به آن‌ها بزنیم که تمام کره‌ی زمین صدایش را بشنود و تمای حقوق را از آن‌ها باز پس بگیریم.

حبیبت احمدزاده [ادامه‌ی برنامه‌ی مثبت نگاتیو]

احمدزاده: نگاه کنید! ... سیاست یعنی همین؛ سیاست یعنی این‌که بتوانی از مخاطب فرصت بگیری، زمان بگیری، گولش بزنی... و آن‌ها ماهر بودند. صدام کسی است که تمام ارتش‌های عربی را سر کار گذاشت و به کویت حمله کرد. صدام کسی است که از همه‌ی این‌ها باج گرفت و ترساندشان از کویت گرفته تا بعد هم آن جریان جنگ... یک چنین آدم هفت‌خطی آمده با آدم ساده‌دلی مثل ابراهیم یزدی که... امام ۱۰ سال در عراق با صدام زندگی کرده، او را می‌شناسند... صدام تکریتی را می‌فرستد که آقا تو بیا با ما همکاری کن. [امام] می‌گوید: من با شاه مخالفم ولی با تو [هم] همکاری نمی‌کنم. من فکر می‌کنم شاید [اگر به جای امام] دیگری بود می‌گفت باشد، فرصت است دیگر....

صدام تمام علمای آن موقع عراق را کشته است، بمب‌گذاری‌های داخل ایران را راه انداخته است. همه‌ی این کارها را کرده است بعد همه‌ی این‌ها را ابراهیم یزدی اصلا در صحبت‌هایش نمی‌آورد، فقط به چهار جمله‌ای که ممکن است فلان روزنامه یا فلان شخص که افراطی [بوده] که همیشه هم هستند [استناد می‌کند]. هیچ جنگی نیست که دشمن یک بهانه‌ی ساده‌ای را الکی برای خودش علم کند! شما نباید بیایی آن بهانه‌ی ساده‌ی دشمن را علم کنی و آن را دلالت قرار دهی.

۲۵۹۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901759

دیگر خبرها

  • ناقوس جنگ را چه کسی به صدا درآورد؟/ زیباکلام: ما باعث حمله‌ی صدام به ایران شدیم/ حبیب احمدزاده: این ساده‌لوحی است صدام کینه‌ی قرارداد الجزایر را داشت
  • ماجراهای نوه آیت‌الله مدرس، معلم انشاء احمد مسجدجامعی
  • انعقاد ۴۲۰۰ هکتار قرارداد نقشه‌برداری اراضی کشاورزی در جیرفت
  • انعقاد ۴ هزار و ۲۰۰ هکتار قرارداد نقشه‌برداری اراضی کشاورزی در جیرفت
  • وزیر صمت مطرح کرد: واردات خودروهای کارکرده منتظر مصوبه دولت
  • توسعه همه جانبه مناسبات با آفریقا از اولویت‌های سیاست خارجی ایران
  • توسعه همه جانبه مناسبات با آفریقا از اولویت‌های سیاست خارجی ایران است
  • امیرعبداللهیان: توسعه همه جانبه مناسبات با آفریقا از اولویت‌های سیاست خارجی ایران است
  • آتش سنگین یگان موشکی و توپخانه حزب الله بر سر صهیونیست‌ها/ شهر اشباح؛ نام جدید شمال سرزمین‌های اشغالی + نقشه میدانی و عکس
  • جعل نام خلیج‌فارس کار انگلیسی‌هاست